ـعشقـ منـ ...

ـعشقـ منـ ...

سلام!
خوش آمدید!
من چیزی نیستم که در مورد خودم بگم!!!
هر چی که هستم از خدا دارم! :)

.............................................................
عاغا
جون من نظر بزارین!!!!!


  • ۰
  • ۰

اینجا زود زود

باربری تهران توان بار با بیش از یک دهه تجربه موفق در امر باربری درتهران اکنون با برخورداری از شعب مختلف باربری در تهران آماده ارائه خدمات باربری متنوع به شما عزیزان تهرانی میباشد. باربری تهران توان بار با کادر مجرب و با تجربه خود همیشه با رعایت اصول ایمنی تجربه یک باربری سریع و موفق را به مشتریان خود ارائه داده است. برای تجربه یک باربری ارزان در تهران کافی است یک بار با ما تماس بگیرید و از هزینه ها و زمان انجام کار مطلع شوید. ما به شما اطمینان میدهیم که باربری شما در تهران با رعایت نکات ایمنی به بهترین شکل و با پایین ترین هزینه ممکن انجام خواهد شد. توان بار با بسته بندی بار در تهران و استفاده از ضربه گیر های مختلف در حین باربری در تهران تجربه یک باربری راحت و سریع و ایمن را برای شما به ارمغان خواهد آورد

تلفن های تماس با باربری تهران توان بار

021-44352551

021-88358344

  • ۱
  • ۰
سلام!

نظرچیه اصن؟!
عاغا نظر مهم ترین چیز برای یه وبلاگ نویسه تا وبلاگش رو بهتر از روز قبل کنه!!!
ما هم که دیدیم وبلاگ ما بازدید زیادی داره ولی کامنت نداره خواستیم یه پست اعتراضی نسبت به شما خوانندگان بی نظر بنویسیم!!!

بخدا نظرتون خعلی مهمه هااااااااااا!!!
منتظر نظراتون هستیم!!!

پیشاپیش ممنون!!!
  • ۰
  • ۰

سلام
برای خوندن داستانک های من
میتونید به پیجم یه سر کوشولو بزنید

MGPPHOTO

  • ۰
  • ۰

...
چقدر درد دارد مرور خاطره روز های امید واری و امید‌داری!
خاطرات روز هایی که به فردا دل میبستیم و شب را با رویای فردا به آخر می رساندیم.
متاسفانه و بدبختانه رخسار هر کس را که مینگریم دریایی از رویا ها و آرزو هایی را میبینیم که به وقوع نپیوسته.
آرزو هایی که خیلی خیلی ساده تر از یک نفْسْ است ، خیلی پایین تر از مرتبه یک اشرف مخلوقات است، اما دور گردون کاری میکند با ما که ساده ترین چیز ها هم برایمان رویایند.
.
دارم درد میکشم، امشب بیشتر از دیشب، رهایی ندارم از دستشان. درد آرزو های بر باد رفته به علاوه جوانی که قرار بود لذتبخش باشد برای ما ، اما نبود لعنتی!
.
این ها که خال میکوبند روی بدنشان را خیلی قبول دارم، حتی برای نقشی از آرزویشان روی بدنشان حاضرند دردی به بزرگی زندگی و به فراسوی حقیقت تلخ بکشند، درد را با پوست خود حس میکنند برای ابدیت به علاوه یکروز!
اما خنده ام میگیرد، من انقدر آرزو دارم که باید روی افکارم را هم خالکوبی کنم، جسم جای چندتایشان است فقط.
.
یکی از آرزوهایم، روزی بارانی است با نسیم خنک دریا که مواج کرده است این حجم بزرگی از یک وجود را.
باد بزند زلفت را تکان بدهد و تو مانند شهابی دنباله دار بدرخشی و خیره کنی دلم را، که گرم کنی وجودم را، برای بودن و برای زیستن، و فانوسی آن دوردست ها علامت اینجا زندگی جریان دارد را به چشمانم برساند که دلگرم شوم به این طوفان ِ آخرْ خوش!

  • ۰
  • ۰

  • ۰
  • ۰

دوباره پا شدم...

  • ۰
  • ۰

همین خوبه ...


  • ۰
  • ۰

سه خرداد تولد یکی از عزیز ترین ِ اطرافیانم بود!!!
خودش میدونه چقدر دوسش دارم!!!
خیلی اذیتش کردم خدا کنه ببخشه منو!

تولدت مبارک عزیزم!   :)

  • ۰
  • ۰

دیروز تولدم بود!
دیروز هیچ فرقی با بقیه روزا نداشت جز اینکه یه سال به عدد یکان سنم اضافه شد!!!
به مادرم گفتم مادر امروز تولدمه گفت
" بچه هام بزرگ شدن و هیچ خوشی ندیدن ، بعد یه نفس عمیق از ته دلش کشید"
این جملش من رو تو فکر فرو برد ، خیلی حس بدی بود!
تازه من دوران اوج زندگیمه ، اما فکر پیری اومد سراغم ، واقعا فهمیدم دلم چقد پیره ، چقدر سرد شده دلم نمیتونه کسی رو دوس داشته باشه، خیلی حس بدیه!

برادرم یهو اومد گفت " پیر شدی خودت خبر نداری"
جدی انگار دارم پیر میشم ولی خودم خبر ندارم! 


پیر شدن خوب نیس  :(


این اهنگو گوش کنید لطفا  


رفتی - علی زند وکیلی - IRmp3

  • ۱
  • ۰

  • ۰
  • ۰

دارم به لحظات حساس زندگیم نزدیک میشم ، سر یه چند راهی موندم ، هر کدومشم یه یه جایی میره که نمیشه امتحانش کرد!
توی این لحظات به خدا خیلی بیشتر از قبل نیاز دارم ، تا حالا که همش کنارم بوده و میخوام از این به بعد هم کمکم کنه و کنارم باشه!!! به اطرافیانمم نیاز دارم اما ...!
توی این برهه زمانی خیلی حساس ، فقط تمرکزم رو گذاشتم روی این موضوع!!!


برام دعا کنید!

  • ۰
  • ۰